محمد مهدی در خواستگاری عموش
بدون عنوان
عید قربان مبارک
امروز پسرم بعد عطسه باباش هی تکرار میکرد :بابا گفت اتس ...
نویسنده :
مامان و بابا
15:25
دست زدن محمدطاها
پسرم از روز بیست وسوم مهرماه نود ویک شروع کرده به دست زدن وبا دست زدنش کلی ذوق میکنه اول دستاش را میاره جلوی صورت خوب نگاهشون میکنه بعد با دستاش بازی میکنه وکم کم دوتا دستاش رامیزنه به همدیگه وخودش هم کلی ذوق میکنه تا صداش میکنیم دستاش را میاره بالا ودست میزنه عزیز دل مامان وباباش است قربون اون دستهای کوچیکش بشم جیگرم
نویسنده :
مامان و بابا
12:43
حرف زدن محمد طاها
دیشب پسرم مدام با خودش تکرار میکرد کلمه مامان وبابا را من وباباش هم کلی ذوق کردیم وقربون صدقش می رفتیم این اولین باری بود که به طور واضح کلمه مامان وبابا رامیگفت
نویسنده :
مامان و بابا
9:22
دندون دومش در امده
مدرسه رفتن محمد مهدی
دندان تازه دراورده
بالاخره بعداز چندروز که تب داشت وغذا نمیخوردامروز نسبت به روزهای قبل بهتر شده بود ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:38
دندان تازه دراورده
بالاخره بعداز چندروز که تب داشت وغذا نمیخوردامروز نسبت به روزهای قبل بهتر شده بود
نویسنده :
مامان و بابا
17:35